اما

ترجمه ی سکوت من / یک لبخند است

اما

ترجمه ی سکوت من / یک لبخند است

آرام جانم میرود

 ساعت 7 صبحه و من سوار تاکسی هستم .خیابون رو مه گرفته .صبح سردیه.

از رادیو داره پخش میشه:

ای ساربان،  آهسته ران

کارام  جانم میرود

.

.

.

 

با خودم میگم:مگه چه فرقی میکنه که ساربان آهسته بره یا تند بره

وقتی آرام جانش داره میره دیگه سرعتش مهم نیست

هوای ابری یا مه آلودش مهم نیست

صبح یا شبش دیگه مهم نیست

 

مرگ

گوشم سوت مرگ می کشد



***

اری یادم هست

مرگ

مرگ

مرگ

عرفان

چقدر سکوتت عرفانیه

نه بابا، چرتِ بی خوابیه