توی اوج لحظات کارم بودم
داشتم تند تند صفحات رو تکمیل می کردم که بفرستم برای چاپ
صدای اس ام اومد:
تولد حضرت معصومه و روز دختر مبارک
چی؟کی؟روز دختر؟
مگه امروز روز دختره؟
بعد کار اومدم نت، آف ها رو چک کردم
روز دختر مبارک مثل حنا کوشا باشی...مثل کوزت صبور باشی
.........
*******
روز دختر؟چقد امروز همه جا جشن بود، چقد رمراسم بود
چقدر از مشکلات دختران گقتند و چقدر در پی حل مشکلاتشون بودن .مشکل؟مگه دخترا هم مشکل دارند؟!
***
داشت یادم میرفت
باید جواب اسمس پر مهر همکارم رو بدم!درست نیست
***
آقایون / خانومها
ممنون که فقط برای ما اسمی گذاشتید
روز دختر!!!
....
تو اول جواب اون همکارتو بده بعد به فکر انتقاد باش
من یه سوال دارم از کجا معلوم؟!!!!!
چه مشکلی عزیزم؟مگه اینجا تبعیض جنسیتی یا خدای ناکرده اجبار یا مشکلی واسه خانمها وجود داره؟
فاطمه اگه اسمشو ننوشته بود فکر میکردم این نظر توسط یه پسر داده شده.
به هر حال روزتون مبارک
فقط موندم این عالیجنابان این مناسبتها رو از کجا در میارن.
تولد خواهر امام رضا چه ربطی به دختر داره؟؟
چی دارم میگم؟؟!!
تو این زمونه هیچی به هیچی ربط نداره!!!
می بینم که برای روز دختر الگوی خانم انتخاب کردن نه یه دختر
حضرت زینت در نقش زن و مادر خوب عمل خواهد کرد اما نه دختر
بهر حال اگر این روز یه روز من در آوردی به اسم دختر باشه !!
روز شما مبارک
خوب خبر خوب رو باید چی تعبیر کرد
هر چه از دوست رسد نیکوست
هر چه از دوست دانا رسد نیکوست
هر چه از دوست نادان رسد نیکوست
هر چه از دشمن دوست نادان رسد نیکوست
هر چه از دشمن نادان دوست نادان رسد نیکوست
هر چه از دشمنان دانای دوستان نیکو رسد نیکوست
چی کدومش می تونه خوش باشه
شاید خوش باشه
شاید خوش نباشه
من که نمی تونم بگم خوبه یا بد
باید بشینم بشنوم ببینم چی میشه
در همین راستاست: :-)
http://yeaalameharf.blogspot.com/2009/10/blog-post_21.html
سلام !
خوب به نظر می رسه که دارای یک مشکل مشترک هستیم. اینجا (کابل) هم یک روز (هشتم مارچ) رو می کنن تو بوق و کرنا ولی در تمام طول یک سال زن افغان همان یک روز را زن است.
مقامات محترم و محترمه یک جشن بر پا می کنند و می آن می گن آقا خشونت بر علیه زن به میزان X کاهش پیدا کرده ولی نمی دونم چرا با کاهش های ۷ و ۸ درصدی که ما هر سال شاهد آن هستیم چرا این خشونت ها به پایان نمی رسه.
می دونی فرق روز زن در افغانستان و ایران چیه؟
توی ایران روز زن رو توی بوق و کرنا می کنند تا به زعم خودشون جامعه رو گول بزنند و اینجا روز زن رو توی بوق و کرنا می کنند تا از دونرهای (خارجی های) بدبخت پول بگیرند.
منظورم اینه که نه توی ایران و نه توی افغانستان هیچ کس نمی دونه مشکل اصلی کجاست؟ ولی هم در ایران و هم در افغانستان همه راه حل ها رو بلدند و اتفاقاْ یک روز هم رو دارند تا جشنی بگیرند و بیان بگن با راه حل هایی که پیشنهاد کردند چه دست آوردهایی به دست آوردند.
شگفتا !!!
سلام !
نمی دونم شما بد نوشتید یا من بد برداشت کردم؟ ولی می دونم که برداشت های ما آدما با توجه به گذشته مون صورت می گیرند و شاید این گذشته نمی دونم تلخ یا شیرین باعث شد که من برداشت اشتباهی داشته باشم.
من سال های زیادی رو در ایران گذروندم و این باعث شد که تجربیات تلخ و شیرین رو با هم داشته باشم. ولی همونطوری که می دونی ما آدما خاطرات شیرین رو زود از یاد می بریم و تلخ ها رو هرگز.
شاید همین باعث شد که اونقدر بد واکنش نشون بدم. به هر صورت من دیگه توی ایران نیستم اما وقتی آخرین مطلب ارسالی تون رو خوندم حس کردم که روزنامه نگار هستید و به عنوان یک روزنامه نگار موضوعی رو با شما در میون می ذارم:
افغانی ها هم مثل همه ملیت های دیگه پیش از داشتن ملیت شون انسان هستند و به همین دلیل قاطی افغانی ها هم می شه آدم خوب پیدا کرد هم می شه آدم بد پیدا کرد. ممکنه قاطی مهاجرین افغانی که به ایران پناه آوردند یک سری آدم های مجرم و خلافکار هم وجود داشته باشه اما این به این معنا نیست که همه افغانی هایی که در ایران زندگی می کنند مجرم و خلافکار هستند.
من وقتی که ایران بودم در کرمان زندگی می کردم و شما نمی دونید چند بار برام اتفاق افتاد وقتی که داشتم از توی کوچه رد می شدم دخترک یا پسرک با دیدن چهره ام (به عنوان یک افغان) به وحشت می افتاد و پشت در خانه شان قایم می شد و اونوقت بود که تمام غرورم می ریخت پایین. (آیا واقعاْ ما افغان ها اینقدر زشت بودیم؟)
و حتماْ شما هم می دونید که ما اینقدر زشت نبودیم ولی این روزنامه های ایرانی بود که چهره بدی از ما افغان ها در ایران انعکاس داده بود.
وقتی ایران بودیم زیاد روزنامه سیاسی - اجتماعی نمی خوندم ولی گه گاه که روزنامه ورزشی می خریدم یک روزنامه سیاسی - اجتماعی هم در کنارش می خریدم. یادم می آد یک روز یک روزنامه خریدم که طبق تحقیقات خبرنگار محترم بیشتر از ۵۵٪ جرم هایی که در ایران انجام می شد توسط افغان ها انجام می شد و خوب همه خواننده ها هم که آمارهای مربوطه رو در اختیار ندارند تا بتونند قضاوت کنند. بنابراین معیار قضاوت شون می شه همون گزارش اون خبرنگار محترم.
ولی حالا یک مرور بر تحقیقات این خبرنگار محترم می کنیم:
طبق آمارهای اون زمان دولت جمهوری اسلامی ایران تقریباْ دو و نیم میلیون افغان (با مجوز قانونی و بدون مجوز قانونی برای اقامت) در ایران زندگی می کردند. حالا اگه در نظر بگیریم ( در حالیکه واقعیت نداره) از این تعداد دو و نیم میلیون افغان دو میلیون نفرشون مردها بودند (با در نظر داشت جمعیت ۷۰ میلیونی ایران) باید بگیم که:
این دو میلیون مرد افغان اصلاْ نمی خوابیدند. استراحت نمی کردند. وقت به خانواده شون اختصاص نمی دادند. غذا نمی خوردند و ... تنها کاری که این مردها می کردند انجام جرم و جنایت بوده ( تا بتونند آمارهای ۵۵٪ درصدی این خبرنگار محترم رو به مرز واقعیت نزدیک کنند). در ضمن من نمی دونم آیا واقعاْ پلیس ایران اینقدر ناتوان بوده که نتونسته این ۵۵٪ درصد رو دستگیر کنه؟ چون تعداد زندانی ها نشون می ده که:
۱. یا افغان ها در انجام جرم و جنایت اینقدر ماهر شدند که پلیس ایران قادر به دستگیری شون نیست یا
۲. گزارش و تحقیقات جناب خبرنگار محترم اشتباه و کاملاْ مغرضانه بوده .
پس به عنوان یک افغان که می تونسته گوشه ای از درد دل هاش رو با یک خبرنگار در میون بذاره ازتون می خوام وقتی که در مورد افغان ها و وضعیت شون در ایران صحبت می شه کمی فقط کمی به عنوان یک خبرنگار (نه ایرانی یا افغانی یا هر ملیت دیگه) دقت کنید. چون اینگونه اشتباهات تاثیر مخربی بر زندگی فوق العاده سخت مهاجرین افغان در ایران خواهد داشت.
من تجربیات زیادی در این مورد دارم و اگر خواستی هر از چندگاهی می تونم در اختیار شما قرار بدم.
منم از کسی دلخور نیستم تا قدرت حلال کردن و یا نکردن رو داشته باشم.
راستی: نمی دونم کی مرزها رو تعیین کرد ولی می دونم که خدا این کار رو نکرد.