اما

ترجمه ی سکوت من / یک لبخند است

اما

ترجمه ی سکوت من / یک لبخند است

تاهلم



همه چیز از یک کلمه شروع شد:

«بله»

 

***

حالا هر روزم به انتظار می گذرد

انتظار لحظه ای که می آیی و انگشتانم را لای دستان بزرگت جای می دهی

آرام و آهسته حرف میزنی

و من می خندم تا تو بخندی

 

***

باید استوار باشم

برای روزهای آینده که اندازه مژه بر هم زدنی است و می گویند اندازه اش  قد یک عمر

برای همه ی آن یک عمر و بر هم زدن همان یک مژه 

گرمی دستانت را همراه می خواهم

 

برای کوهزاد



از وبلاگ کاوه  عزیز خوندم نوزده اسفند تولد کوهزاد  نازنین هستش

تنها کاری که می تونم براش انجام بدم  اینه:

اینجا، توی خونه کوچیکم،یه تولدت مبارک بهش بگم، یه جشن ساده  واسه تولدش


به امید آزادیش

 *

 *

 تولدت مبارک کوهزاد جان


مرتبط:

همه آلودگی ست این ایام

در بهار آزادی

موسیقی

کمانچه

گاهی سه تار

کیهان  کلهر

گاهی حیسن علیزاده

***

پیانو

گاهی سنتور

جواد معروفی

گاهی پرویز مشکاتیان

***

سکوت که میکنی

باز هم می شنوم

از همان کنجِ ِ  انحنای ِ  چشمانِ ِ مورب ِ  سبز و طوسی ات

 همه تو می شوند و تو همه

و من فقط تو را می  شنوم